زندگی نامه آیت الله حاج سید احمد جعفری + تصاویر

حضرت آیت الله حاج سید احمد جعفری دام عزه الشریف در یکی از روزهای بهمن ماه سال ۱۳۱۳ هجری شمسی، در روستای گور (جور) بخش کوهبنان، شهرستان زرند پا به عرصه وجود گذاشت.

آیت الله سید احمد جعفری فرزند مرحوم آقا سید علی در سال ۱۳۱۳ در روستای جور از شهرستان کوهبنان به دنیا آمدند.

 

 

ahmad jafari_2

 

به گزارش صدای زرند، حضرت آیت الله حاج سید احمد جعفری دام عزه الشریف فرزند مرحوم آقا سید علی در یکی از روزهای بهمن ماه سال ۱۳۱۳ هجری شمسی، در روستای گور (جور) بخش کوهبنان، شهرستان زرند پا به عرصه وجود گذاشت.

 

 

نبوغ و استعداد ایشان از همان کودکی مورد توجه خانواده واهالی منطقه بود و به همین علت از همان زمان کودکی ایشان مشغول قرائت قرآن و خواندن و نوشتن شدند.

 

 

در حالیکه آن زمان امکان تحصیل خصوصا برای روستائیان بسیار مشکل بود، استعداد و علاقه ایشان و دیگر برادرش سید یحیی (امام جمعه فعلی کرمان) خانواده ایشان را بر آن داشت که این دو فرزند را راهی حوزه علمیه کنند. اما در حالیکه ده سال از سن “سید احمد” می­گذشت، ایشان مبتلا به نوعی بیمار ی چشم شدند و آن قدر پیشرفت کرد که موجب نابینایی ایشان شد و ایشان هر دو چشم خود را از دست دادند.

 

 

ایشان در خاطرات خود می فرماید: ‌شبی در خواب حضرت جبرئیل را با هیات خاصی مشاهده کردم و در حالی که ایشان را با اسم صدا می زدم، از ایشان خواستم که بینائیم را به من باز گرداند، اما این خواسته من پذیرفته نشد و در عوض توفیق کسب علوم و معارف را خواستار شدم که این امر مقبول افتاد.

 

 

در ادامه گفت: از دست دادن هر دو چشم و فرو رفتن در تاریکی، دردی جانکاه و تلخ بود اما با توجه به اینکه نور علم ومعرفت در قلب کوچک ایشان تابیده بود و به ایشان درک و فهمی فراتر از سن و سالشان داده بود، نه تنها این امر برای خود ایشان بلکه برای خانوده شان نیز موجب تسلی خاطر و آرامش بود و پس از آن رویای صادقانه ایشان عزم خود را جزم نموده و به کمک مربی مکتبخانه آبادی موفق شدند میزان قابل توجهی از قران را حفظ کنند.

 
در سال ۱۳۲۶ یعنی در سن ۱۳ سالگی، استاد بزرگوار راهی حوزه علمیه کرمان شدند و پس از فراگیری صرف و نحو نزد آخوند ملا احمد مقدس زاده و دروس منطق و شرح لمعه، شرایع و تبصره المتعلمین را نزد آیت الله شیخ الرئیس کرمانی آموختند.

 

 

حوزه علمیه آن زمان با مدیریت آیت الله صالحی کرمانی ادره می شد و طلاب بسیاری را تربیت نمود که بعدها در شمار علمای برجسته قرا رگرفتند اما استاد جعفری در بین همگان درخششی خیره کننده داشت.

 

 

در نظر اساتید حوزه ایشان نوجوانی نابینا اما سراسر با استعداد و علاقمند به تحصیل علوم اسلامی بود و اخلاق و رفتارشان همه را مجذوب خود می کرد، از این رو ایت الله صالحی کرمانی شخصاً بر روند تحصیل ایشان نظارت می نمود.

 

 

آیت الله صالحی به ایشان دروس معالم، ‌قوانین، رسائل، ‌مکاسب و کفایه الاصول و همچنین به مدت چهار سال درس خارج فقه را به ایشان تعلیم دادند.

 

 

استاد در سال های ۱۳۳۴ تا۱۳۴۰ تحصیلات خود را در حوزه های علمیه اصفهان و قم دنبال کرده و از محضر اساتید برجسته خارج فقه و اصول، ‌رجال و درایه و حکمت و فلسفه و تفسیر قرآن بهره فراوان بردند.

 

 
در سال ۱۳۴۰ به کرمان بازگشتند و ضمن استفاده از درس “خارج” آیت الله صالحی، ‌به تدریس علوم و معارف دینی در حوزه علمیه کرمان هم مشغول شدند. حضرت آیت الله جعفری با هر بار مراجعه به روستای جور کوهبنان با سخنرانی های خود همگان را مجذوب خود می کردند. به طوری که به زودی آوازه ایشان سرتاسر استان را فرا گرفت و مجالس و محافل مذهبی به ویژه در ایام محرم و صفر و ماه رمضان در دعوت نمودن ایشان سبقت می گرفتند.

 
در سال ۱۳۵۴ اهالی شهرستان زرند از ایشان خواستند به این محل نقل مکان کنند و امامت جماعت مسجد جامع و اداره محافل مذهبی را برعهده بگیرند. با اصرار مردم این سعادت نصیب اهالی این شهرستان شد و ایشان این مسئولیت را متقبل شدند و با جدیت وارد میدان درس و تبلیغ و ارشاد مردم شدند.

 

 

آشنایی استاد با حضرت امام خمینی خود استاد در این زمینه می فرماید: “در سال ۱۳۳۸ که به قم مشرف شده بودم، روزی به اتفاق اخوی آقا سید یحیی از فیضیه به خانه می رفتیم، ناگهان شخصی روحانی از کنار ما گذشت، اخوی دوان دوان به طرف ایشان رفت تا اظهار ارادت نماید. وقتی که برگشت پرسیدم دنبال چه کسی بودی؟ گفت: ایشان آقا سید روح الله خمینی بودند و اخوی ادامه داد که من به ایشان خیلی علاقمند هستم و از علم و شجاعت و فضایل ایشان برایم تعریف کردند و من هم گرچه از دیدار چهره ایشان محروم بودم اما روز به روز مجذوب شخصیت ایشان می شدم”.

 

 
آشنایی استاد با آوازه عرفانی، اخلاقی، ‌علمی و سیاسی امام خمینی باعث توجه زیاد ایشان به نهضت اسلامی شد و ایشان در سخنرانی های جذاب و حماسی خود در بیداری مردم نقش به سزایی را داشتند، منبرهای ایشان از سال ۱۳۴۲ تا پیروزی انقلاب حال و هوای انقلابی و روشنگرایانه ای داشت، خود استاد در این زمینه می فرماید: “مطالب انقلابی و سخنرانی ها، طی ۲۰ سال قبل از انقلاب که بر علیه رژیم شاه ایراد شده بود آن چنان حادّ و آشکار بود که اگر بدون مبالغه چندین بار مرا محکوم به اعدام می کردند بجا بود.

 

 

اما همواره به نحو معجزه آسایی از شر رژیم در امام می ماندم. ایشان فقط به سخنرانی اکتفا ننموده بلکه به پخش اعلامیه و آثار مکتوب امام پرداختند و یک بار در سال ۱۳۴۷ به اتفاق چند تن از دوستان خود دستگیر و زندانی شدند البته استاد به زودی آزاد شدند اما دوستان ایشان به سه سال زندان محکوم شدند.

 
آیت الله جعفری بعد از پیروزی انقلاب همچنان نقش مهمی در ارشاد و هدایت جریانات مذهبی و سیاسی داشته و دارند. ایشان به مدت سه سال، یعنی از سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۲ به عنوان امام جمعه شهرستان زرند ایفای مسئولیت نمودند.

 

 

همچنین حوزه علمیه زرند را به نام حوزه جعفریه راه اندازی و اداره نمودند و هم اکنون نیز بسیاری از علاقه مندان علوم اسلامی در این حوزه مشغول به تحصیل هستند.

 

از عمده فعالیت های ایشان در سال های اخیر: تدریس در حوزه علمیه زرند، جلسات منظم هفتگی تفسیر قران، تفسیر نهج البلاغه، تدریس اخلاق اسلامی و سخنرانی در مجالس مذهبی می باشد.

 

 

آیت الله سید احمد جعفری به دلیل بیماری ریوی که حدود ۱۰ روز در بخش آی سی یو بیمارستان شهید بهشتی قم بستری شده بود، در تاریخ ۱۳۹۰/۱۲/۰۳ در سن ۷۷ سالگی دار فانی دنیا را به وداع گفت.

 

 

پیکر آیت‌الله سیداحمد جعفری از علمای سرشناس کرمان و امام جمعه سابق زرند عصر روز چهارشنبه سوم اسفند ۱۳۹۰ از مسجد امام حسن مجتبی (ع) به سمت بارگاه مطهر فاطمه معصومه(س) در قم تشییع و به امامت آیت الله جعفر سبحانی بر پیکر ایشان نماز اقامه شد و پنجشنبه چهارم اسفندماه ۱۳۹۰ ساعت ۹ صبح در زرند تشییع شد.

 

 

شهپر عشق-شعر حضرت آیت الله جعفری در وصف امام حسین(ع) :

 

عقل میگفت که حسینا تو در کرب و بلایی

                        عشق آهسته به من گفت که نی در دل مایی

طایر عقل کجا بر سر کوی تو زند پر

                         که تو فانی زخودی گشتی و باقی به خدایی

راهبت قبله خود ساخت که ره یافت به جانان

                            جان فدای تو که هم قبله و هم قبله نمایی

عارفان هر چه بگشتند در آفاق ودر انفس

                                خوشتر از تربت پاک تو ندیدند شفایی

گاه محراب نماز تو شود گودی مقتل

                                    گاه بر منبر نی جامعه را راهنمایی

زیر خنجر ،سر نی ،طشت طلا،‌مطبخ خولی

                                   نشنیدیم جز از حق زگلوی تو ندایی

سزد ای نیزه که بر کنگره عرش بنازی

                              که تو معراج سر خامس اصحاب کسایی

سر بلند است هر آن سر که بلند است سر نی

                                 بر سر نی نبود منزل هر بی سر و پایی

تن ناپاک چه حاصل که به سر تاج جواهر

                             سر ’پر عشق و فضیلت چه زیان بر سر نایی

ماه را سیر منازل نبود هیچ شکستی

                               شمس را شب پره هرگز ندهد کسر ضیایی

جعفری شهپر عشق است که عالمگیر است

                           عشق دردی است که بالاتر از آن نیست دوایی

 

 

 

ahmad jafari_1138

ahmad jafari_3

 

انتهای پیام/