بازخوانی یک سند تاریخی (به مناسبت نزدیکی انتخابات مجلس)

آیا انتخابات دوره ۱۵ و آن اعمال وقیح و ننگین و انتخاب بعضی وکلای تحمیلی که روی تاریخ را سیاه کرده، از نظر مردم حساس ایران، محو شده است؟ تنها کسی که مزه این دیکتاتوری (مشروطه) را در این بخش دور افتاده چشیده است، نگارنده هستم.

تمامی کاربران محترم و اهل مطالعه را به مطالعه متنی که در ۶۷ سال قبل توسط یک دلیرمرد زرندی نگاشته شده است توصیه می کنیم. این نویسنده زرندی با انتشار حرف های خود در یکی از پرتیراژترین نشریه آن زمان، دلیرانه سخن از ناگفته های دل مردم کرده است و اوضاع نابسامان آن دوره از تاریخ و بی کفایتی مجلس شورای ملی (مشروطه) را به خوبی به تصویر کشیده است و در ۶۷ سال پیش، جسورانه توسط این دلیرمرد زرندی پیش بینی سقوط رژیم نالایق پهلوی نیز شده بود.

 

صدای زرند – مهدی سهرابی زرندی: اخیراً توسط دکتر رضا کردی (استاد تاریخ دانشگاه آزاد اسلامی و رئیس انجمن نویسندگان و اهل قلم زرند) سندی مربوط به ۶۷ سال پیش و به قلم مرحوم حسن سهرابی زرندی از طریق اینترنت دریافت گردیده است.

 

سند فوق که واقعیت های تلخ سیاسی و اعمال دیکتاتوری توسط متنفذین وقت را عرضه می کند، گوشه ای از بی عدالتی ها و بی مهری ها در دوران پهلوی (دوم) است که توسط مرحوم سهرابی به رشته تحریر و در سال ۱۳۲۸ خورشیدی (هشت سال بعد از به حکومت رسیدن محمدرضا پهلوی) به رشته تحریر در آمده و در مجله هفتگی مذهبی، آئین اسلام که در آن دوران تیراژی بالا داشته، به چاپ رسیده است.

 

آن مرحوم با شجاعت و با صراحت، ضمن انتقاد تند و کوبنده از دولتمردان نالایق (وقت) عامل رکود پیشرفت زرند را بی کفایتی و عدم اجرای عدالت، توسط حاکمان خود فروخته دوران مذکور دانسته است.

 

این سند که مبتنی بر واقعیت دورانی آشکارا و علنی از اختناق، سردمداران رژیم (پهلوی دوم) است، در توجیه دیکتاتوری حکومت (ملی مشروطه) رژیم گذشته، به خصوص، سرکوب آزادی خواهان، روشن فکران و از همه مهم تر، دخیل ندادن مردم در جریان انتخابات مجلس و تعیین نمایندگان تحمیلی از طریق دولتیون و پیش بینی سقوط حتمی دولت و ملت در ۶۷ سال پیش است.

 

از آن جایی که سند تاریخی فوق، بازگوکننده ی واقعیت دولتمردان بوالهوس و از خدا بی خبر، و به تعبیری، مدعیان کذاب، با شعار حکومت ملی مشروطه با خودکامگی و اعمال سلیقه، حقوق حقه و قانونی اهالی زرند را نادیده گرفته و مردم را سال های متمادی از حق خود محروم نمودند، افشاکننده ی واقعیت هایی برهه ای از تاریخ بی عدالتی ها و ظلم های تحمیلی دیرینه است که به مردم زرند روا داشته اند. گویای حقیقتی تلخ در تعیین سرنوشت اهالی شهرستان در جهت بی توجهی و بی اعتنایی به مشکلات مردم ستم دیده و عدم توسعه یافتگی این شهر، در یک قرن اخیر است.

 

پیشنهاد جناب دکتر کردی، صرفاً به لحاظ نزدیکی انتخابات دوره دهم مجلس شورای اسلامی که حدود دو ماه دیگر (هفتم اسفند ماه سال جاری) برگزار می شود، به منظور آگاهی مردم شهرستان از وضعیت نابسامان عدم اجرای قانون، به خصوص در جریان انتخابات فرمایشی رژیم گذشته، قبل از آوردن در کتب تاریخی به خصوص در بخش «زرند در دوران پهلوی دوم» در کتاب تاریخی در دست تدوین از زراوند تا زرند (۲) است. (موضوعی که بر حسب تقدیر روزگار، مولف آن مجموعه «که انشاالله مجموعه در دست تدوین، جامع تر و کامل تر مجموعه قبلی خواهد بود» نیز صاحب نوشتار سند مهم سیاسی، اجتماعی و مذهبی فوق «زنده یاد حسن سهرابی زرندی» رقم خورده است).

 

این سند، در مرحله اول قبل از آوردن آن در کتب تاریخی شهرستان، جهت اطلاع و روشن شدن اذهان مردم شریف و فهیم زرند، انعکاس آن در سایت فعال (صدای زرند) و سایر نشریات محلی شهرستان است.

 

تا آن جا که مردم شریف و علاقه مند به عمران و توسعه زرند، که در آستانه انتخابات قرار دارند، ضمن اطلاع از وضعیت بی عدالتی و بی قانونی و انتخابات نامریی و صوری (رژیم گذشته) با بینش عاقلانه و آینده نگری دقیق و بدون تعصب و احساسات حاشیه ای و قومی، با انتخاب شخصی اصلح، خبره، با شهامت و دلسوز واقعی، با حضور گسترده خود در انتخابات (اسفند سال جاری) شرکت کنند.

 

مردم فهیم و خود جوش زرند برای تعیین سرنوشت خود، دیگران و به طور کلی شهرستانی آبادتر، با توجه به صنعتی شدن روز افزون این شهر، با انتخاب موشکافانه و دقیق خود، شاهد شکوفایی و رونق هرچه بهتر شهرستان، به خصوص با توکل به خدا و بروز موقعیت رونق کار، شاهد اشتغال جوانان و فرزندان تحصیل کرده خود، و سایر مشکلات عدیده که امروزه گریبانگیر شهرستان گردیده است، باشند.

 

چنین مشکلاتی بر طرف نخواهد شد مگر با انتخاب نماینده ای که متهورانه و متبحرانه، در دفاع از مردم بزرگوار و مظلوم شهرستان، به مجلس راه یابد تا با فکر و رویکردی جدید و ایده ای مبتنی بر شکوفایی و پویایی شهرستان به خصوص باز کردن گره های کور و روزنه های امید جوانان که سرمایه های اصلی کشور عزیزمان هستند در زمینه اشتغال زایی پایدار جوانان این سرزمین زرخیز، بخشی از مشکلات این قشر ناامید، مظلوم و بی دفاع را در شهرستان برطرف نماید…

 

 

و اینک اصل سند و متن باز نویسی آن،

Bazkhani_HassanSohrabi

 

«آقای حسن سهرابی از زرند چنین می نویسد: شرح مبسوط و حساس سر مقاله آن جناب زیر عنوان، مشروطه چیست و حکومت ملی مشروطه کدام است؟ ضمن شماره ۱۱ آن مجله دینی، بنده را بر آن داشت که جملاتی را به سمع عالی و سایر خوانندگان آئین اسلام برسانم.

 

حضرت آقای معظم – نگارنده منکر آن نیستم که اکثریت مردم ایران، معنی مشروطه را نمی دانند و از این جهت، تن به خفت و خواری سپرده و زمام امور خودشان را به اختیار یک عده بوالهوس گذاشته اند که بالنتیجه با توجه به اوضاع و احوال فعلی دولت و ملت، سقوط آنان قریب اوقوع است. و اما عده معدودی هم که از مشروطه و جکومت آن آگاهی دارند، در صورتی که بخواهند از آزادی و مشروطه حقیقی سخن برانند، محققاً یا باید با چوبه دار نزدیک شوند، یا در درجه دوم باید در تبعید و توقیف بسر برند و یا در انظار عمومی آبروی آن ها ریخته شود.

 

پس معلوم است که هنوز ملت ایران بویی از مشروطه نبرده و زمام داران وقت نگذاشته اند که ملت ستم دیده ایران، مزه حکومت ملی را که مشروطه حقیقی به بار می آورد، بچشند.

 

آری، مشروطه که خون نوابغ بزرگ در راهش ریخته شده و بزرگترین فداکار و مجاهد آن مرحوم حجت الاسلام شیخ فضل الله آن عالم جلیل القدر بود که طناب دار را بوسید و خون خود را برای حفاظت و پایداری مشروطه حقیقی، ریخت. چنان مشروطه که آن مجاهدین عالی قدر، طالب آن بودند، هنوز به وجود نیامده است. زیرا اگر در ایران مشروطه حکومت می کند، پس موقع انتخابات نمایندگان مجلس شورای ملی، کلمه کاندیدای دولت یعنی چه؟ چه، مداخله دولت یا به وجود آمدن حکومت نظامی، با توقیف و تبعید آزادی خواهان چه صورت دارد؟

 

آیا انتخابات دوره ۱۵ و آن اعمال وقیح و ننگین و انتخاب بعضی وکلای تحمیلی که روی تاریخ را سیاه کرده، از نظر مردم حساس ایران، محو شده است؟ تنها کسی که مزه این دیکتاتوری (مشروطه) را در این بخش دور افتاده چشیده است، نگارنده هستم.

 

پانزده دوره تمام، یک نفر بی سواد از رفسنجان و زرند کاندید دولت بوده است. آیا یک نفر از ملت ستم دیده که عده آن ها، در این بخش به تنهایی متجاوز بر پنجاه هزار نفر است، می دانست که نماینده او کی است؟ چه موقع انتخاب شده است؟ آیا آن نماینده تحمیلی می دانست که دارای چه وظایف مهم اجتماعی است؟ تا این که به افتخار پایان آن دیکتاتوری، از گوشه و کنار، تا حدی مردم پیدا شده و دانستند که باید برای انتخاب نماینده، قیام و اقدام کنند.

 

نگارنده تا حدی اقدام کرد که یک نفر مسلمان حقیقی را انتخاب نماییم. نتیجه این شد که طرفداران نماینده تحمیلی تا دوره ۱۴ برای قتلم کمر بر بستند و مقدمتاً به وسیله آقای استاندار تقاضای تبعید و توقیف بنده را نمودند. آقای استاندار هم چون از طرفداران جدی آن فامیل بود، پرونده تبعید نگارنده را تشکیل داد. خداوند نخواست و تبعید نشدم. ولی مخالفین که اصلاً از مسلمانی بوئی نبرده و از دنیا خوشی و راحتی و لذت و مکیدن خون ملت و اشغال کرسی وکالت را طالبند، بی کار ننشسته و روسای فامیل آنان در کرمان با تشریک مساعی بعضی مقامات دولتی کرمان و زرند از همان سیاست خائنانه، معاویه پیروی کرده و اختلافاتی که اصلاً در زرند سابقه و وجود نداشت، به وجود آورده و حقیر را ستوان حسین نوابی که او هم از همان ردیف اشخاص بود، در دسته نگهبانی زرند به نام ملاقات دعوت کرده و در باره ام کردند آن چه را که قبلاً به عرض رسید.

 

آری، از قوای مسلح نگهبانی در مرکز دسته نگهبانی، یک نفر آزادی خواه را نابینا و فلج کردند. تمام هیئت دولت در تهران و کرمان آگاهی پیدا کردند. آیا کسی بود که هیئت دولت را استیضاح کند که به چه علت در مرکز دست به این جنایت مهم اقدام شده؟ خیر، کسی نبود و اگر هم باشد تابع همان سیاست خائنانه است. افسر مرتکب که ماموریت داشته در این بخش این جنایت را مرتکب شود، پس از انجام ماموریت در محل قبلی خود به شغل خود منسوب است که ابتداء موجب تقدیر او را هم فراهم کرده اند. این افسر کسی است که ابتداء ورودش به خدمت نظامی، یک نفر پریشان بوده، ولی قبلاً از خون رعیت ستم دیده دارای یک کرور ثروت می باشد.

 

عموم اهالی آن محل از ظلم افسر مزبور، هزارها شکایت کرده اند. ولی به کوچک ترین شکایات مردم رسیدگی نشده حالا هم که این عمل جنایی را به دستورات مخالفین اسلام انجام داده، خود را یکی از نوابغ می شمارد و در تمام محافل بدون بیم و ترس پایان حکومت خود را که با موفقیت انجام داده، اذعان می کند.

 

با این توضیح چنان چه در این انتخابات هم مشروطه، همان مشروطه است، پس صلاح آزادی خواهان و طالبین مشروطه حقیقی چیست؟

 

به عقیده نگارنده، باید مشروطه خواهان حقیقی در کنجی بنشینند و از درگاه قادر متعال مسئلت کنند که صاحب اسلام حضرت حجت ابن حسن العسکری (ص-ع) را ظاهر فرماید که با نهضت عادلانه حضرتش عجل الله تعالی فرجه همان مشروطه را به وجود آورد، که جدش پیغمبر (ص) در عصر بربریت و جاهلیت به وجود آورد که فریاد انما المومنون اخوه، پشت جهانیان را به لرزه در آورد.

 

عموم مسلمانان حقیقی و آزادی خواهان واقعی طالب ظهور آن مصلح حقیقی می باشند و به انتظار آن روز، زنده اند. الحمدالله والسلام علی عباده الذین اصطعی السلام علی المهدی(ع) الذی و عدالله به الامم ان یجمع به الکلم ویلم به اشعث و یملابه الارض قسطاً و عدلا و نیجز به وعدالمومنین – والسلام علی من التبع الهدی (هفته نامه آئین اسلام شماره ۱۷ (مسلسل ۲۴۰ ) ۲۵ / شهریور/ ۱۳۲۸ خورشیدی صفحه ۱۲)

انتهای پیام/