آیا زرند تنها در دید همسایهها غاز است؟!!
صدای زرند: اگر در طول عمر خود تنها یک دوره طعم شیرین دانشجو بودن را چشیده باشید حتماً برای یک مرتبه هم تلخی رفتن به سلف سرویس دانشگاه را تجربه کردهاید! ماندن در یک صف عریض و طویل تنها برای گرفتن یک غذای دانشجویی!! غذایی که که حتی از منبع گوشت و برنج آن اطلاعی نداری و نمیدانی که آیا با خوردن این غذا انرژی میگیری و یا اینکه برآیند انرژی که برای ماندن در این صف طولانی و انرژی که از این غذا میگیری منفی خواهد بود!
اما دیروز، در طول این ۱۱ سال دانشجو بودن و تجربهی شیرین در صف سلف سرویس دانشگاه ماندن(!)، برای اولین بار بود که دوست نداشتم به ابتدای این صف طولانی برسم. دیروز وقتی وارد سلف دانشگاه شدم ابتدا طول صف حس بسیار بدی به من انتقال داد. ولی طولی نکشید که حس حقارتِ ماندن در این صف، به غروری عجیب تبدیل شد.
…..
دو دانشجوی دکتری که گویی از دانشکده معدن بودند آمدند و پشت سر من قرار گرفتند. بحث بین این دو از آنجا شروع شد که یکی از آنها چنین گفت: “علی بسیار کار خوبی کرد که دانشگاه باهنر کرمان را برای ادامه تحصیل (مقطع دکتری) انتخاب کرد”.
دانشجوی دیگر که گویی زیاد با عقیده دوستش موافق نبود پرسید: چرا؟!
دوستش گفت: شاید تو فکر کنی که دانشگاه شهید باهنر از بسیاری دانشگاهها ایران سطح پایینتری داشته باشد اما باید به این نکته توجه کنی که کرمان از لحاظ معادن در ایران رتبه اول را دارد. تنها شهرستان زرند که شاید از لحاظ مساحت چندان بزرگ نباشد، از لحاظ معادن بسیار غنی است و میتواند برای علی دانشگاهی بسیار مناسب برای کسب تجربه عملی باشد. معادنی که شهرستان زرند دارد به تنهایی میتواند یک استان و حتی چند استان را اداره کند. حال بگذریم از معادن سرچشمه و سیرجان و کوهبنان در این استان. اگر علی تنها معادن زغالسنگ و معادن سنگ آهن شهرستان زرند که فاصله چندانی هم با مرکز استان یعنی کرمان ندارد را مد نظر قرار دهد میتواند محیطی بسیار مناسب برای کارش باشد.
دوستش که انگار حرفهای او را باور نکرده بود با تعجب به او نگاه می کرد.
او در ادامه برای اینکه حرفهایش برای دوستش بیشتر ارزش پیدا کند، چنین گفت: شاید باور نکنی ولی من مطمئنم که شهرستان زرند در آیندهای نه چندان دور به عنوان یکی از قطبهای صنعت و معدن ایران مطرح خواهد شد. اگر چنین نشد تو بیا و بگو که من حرفهایم تماماً بیخود و بیاساس است.
غرور تمام وجودم را گرفته بود. فکر میکردم که دانشجویی که این چنین از شهری که من در آن بزرگ شده بودم تعریف میکند حتماً باید با من همشهری باشد. به همین دلیل رو کردم به او و با حسی زیبا که از حرفهایش گرفته بودم به او گفتم: اهل کجا هستید؟
در کمال تعجب به من چنین پاسخ داد: اصفهان!
مات و مبهوت ماندم! هیچ فکرش را نمیکردم یک روزی برسد که فردی که در این دیار (اصفهان) بزرگ شده باشد از شهر کوچک ما چنین تعریف کنم.
حال دیگر به ابتدای صف رسیده بودم. با همان تعجبی که در صورتم جا خوش کرده بود کارت خود را برای گرفتن غذا بر روی دستگاه کشیدم و غذای خودم را گرفتم و از آن دو دور شدم و…
هنوز در طب و تاب حرفهای آن دانشجو مانده بودم. به خودم میگفتم که آیا واقعاً مردم شهرستان زرند هم در مورد شهرشان اینچنین فکر می کنند؟! و یا اینکه زرند برای آنها مرغ است و مرغ همسایه برای آنها غاز؟! و از همه مهمتر… آیا چشمانداز مسئولین این شهر هم جهت با نظر این دانشجو هست یا نه…؟؟؟
……………………………….
یادداشت: جواد زمانی بابگهری
انتهای پیام/
صبح روز چهارشنبه پنجم اردیبهشت به مناسبت فرا رسیدن هفته کار و بسیج کارگری، سرهنگ پاسدارمحسن یزدانی فرمانده حوزه بسیج کارگری شهرستان زرند در معیت جمعی از جامعه بسیج کارگری و نمایندگان حوزه کارگری و کارفرمایی با حضور در دفتر امام جمعه این شهرستان با حضرت حجت الاسلام و المسلمین مهدی شجاعی امام جمعه شهرستان دیدار و گفتگو نمودند.
رئیس پلیس زرند با اشاره به ریزش نزولات آسمانی در شهرستان زرند به رانندگان در این خصوص هشدار داد.
شاید تقدیر از مسئولین شهرستان زرند، به ویژه فرماندار، در این شرایط که رگبار و سیلاب دیروز به برخی افراد خساراتی هم وارد کرده برای عده ای عجیب باشد؛ اما اگر بدانیم که ریزش بیش از ۲۵ میلی متر باران آن هم در حدود یک ساعت و نیم می توانست خسارتی بسیار تا بسیار بیش از این چیزی که دیروز دیدیدم و حتی می توانست خسارت جانی، به همراه داشته باشد، اما خوشبختانه انجام اقداماتی مانع آن شد، جای تقدیر را از مسئولین را باز میکردیم، و ما هم به نوبه خود از این مدیریت بحران، قدردانی می کنیم.
دست کارگر، دستی است که خدا و پیغمبر خدا آن دست را دوست دارد و حتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آن دست را بوسید
با سلام زرند همان است که شما میگویی؛ غازی به چشم همسایه! درسته زرند شاید خیلی پیشرفت کرده و داره به جاهای خوبی میرسه ولی تا حالا که برای زرندی ها سودی نداشته! همه کارخونه هامون پر شده از افراد غیربومی. حالا بیکاری جوونا بمونه! ما با این ثروت حتی یه پارک درست و حسابی یا شهربازی و خیلی چیزا رو نداریم این حق مردم زرند نیست!
ارسال دیدگاه
قوانین ارسال نظر