طنز و تراژدی آب و آمار

حتما شنیده اید که جنگ های آینده به منظور تصاحب منابع آب شیرین کره ی خاکی صورت خواهد گرفت . اما ما از آبی صحبت خواهیم کرد که خیلی شیرین نیست و می شود گفت بانمک است ، هرچه کم و زیادش کنند ، روی ان هیچ جنگ و دعوایی نمی شود و به قول معروف آب از آب تکان نمی خورد .

SedayeZarand.IRصدای زرند: به نقل از خوز نیوز، حتما شنیده اید که جنگ های آینده به منظور تصاحب منابع آب شیرین کره ی خاکی صورت خواهد گرفت . اما ما از آبی صحبت خواهیم کرد که خیلی شیرین نیست و می شود گفت بانمک است ، هرچه کم و زیادش کنند ، روی ان هیچ جنگ و دعوایی نمی شود و به قول معروف آب از آب تکان نمی خورد .

حتما کلمه ی باحال را شنیده اید که معانی مختلفی می دهد . مثلا از کسی که از مسافرت برگشته می پرسید :

سفر چه طور بود ؟ با حال بود ….. منظورش این است که خوش گذشته .

همسفرت چه طور بود ؟ با حال بود ….. منظورش این است که با صفا بود .

غذا چه طور بود ؟ با حال بود ….. منظورش این است که خوشمزه بود .

هتل و محل اقامت چه طور بود ؟ با حال بود ….. منظورش این است که راحت بود .

مناظر طبیعی چه طور بود ؟ با حال بود ….. منظورش این است که زیبا بود .

“باحال” مثل فعل Get و Take در انگلیسی هزار معنا دارد . کلمه ی دروغ هم بدلیل اینکه دارای معنی مذموم و گناه کبیره است برای اینکه کمتر در محافل رسمی و اداری از این کلمه ی مذموم استفاده بشود یک ادم باحال پیدا شد و بجای اینکه بگویید حرف طرف دروغ است و اعتبار ندارد گفت : آبکیه ، یه کم تو حرفاش آب زیاده . و به این ترتیب کلمات جدیدی مثل ‌‌‌‌‌‌ابکی و اب داره به فرهنگ رسمی راه یافت و ماجراها در پی ان درست شد که بیا و ببین !

همه ی کارشناسان در دوایر مختلف دولتی احتمالا وقتی به مدیر بالا دست گزارشی داده اند با این جمله مواجه دشده اند که : (خدا وکیلی چه قدر اب توش کردی؟) یا (برو یک کم آبش رو زیاد کن ) مخصوصا اگر قرار باشد گزارش به مقامات بالاتر ارسال شود و امیدی به ارتقا شغلی نیز در ان باشد .

حتما یادتان هست چند سال پیش فیدل کاسترو ، رهبر و رییس جمهور کوبا ، به ایران امد و در یک سخنرانی راجع به آمار باسوادی در ایران گفت: ( یک آمار به من داده اند که تعداد با سواد ها در ایران ۹۸% است . و جایی گفتند : ۹۰% است.) بنده خدا فیدل جون با اینکه دور تا دور کشورش آب است ولی احتمالا تا حالا عبارت امار آبکی را نشنیده باشد.

یکی از علمای مدیریت و آمار در مقدمه کتاب دو جلدی آمار و کاربرد ان در مدیریت اذعان می دارد : (اگر اطلاعات را از مهمترین لوازم تصمیم گیری به شمار آوریم ، علم امار که با پردازش داده ها و تبدیل آنها به اطلاعات مورد نیاز ، زمینه اتخاذ را فراهم می کند ، یکی از مهمترین علوم محسوب خواهد شد . آنچه مسلم است هنر مدیران و کارشناسان در نحوه استفاده از روش های اماری و تحلیل اطلاعات به دست آمده تجلی می کند.)

بقول این عالم بزرگوار که رییس مرکز آمار نیست ، نماینده مجلس در دوره ی هفتم نبوده ، رییس مرکز مطالعات مدیریت و بهره وری ایران نیست ، رییس کمیسیون بهبود کیفیت مدیریت و بهره وری رییس جمهور هم نیست و هیچکدام از این و عناوین و بیست ، سی تا مسولیت اجرایی در رزومه ی ایشان وجود ندارد و همه را تکذیب می کنند ، حتما باید آمار درست باشد تا مدیر ( دور از جون شما ) مادر مرده تصمیم گیری درست کند و اگر آمار صحیح نبود باز هم وظیفه ی مدیر است که تصمیم عقلانی اتخاذ نماید و بگوید من فقط یک روز رییس بودم البته بقول آقای دکتر سریع القلم همه ی بدبختی های این مرز و بوم گردن ما مهندس هاست ، چون مهندس باید از آمار آبکی و اعداد من در اوردی و برحسب محاسبات عددی و سعی و خطای قابل تکرار تا بی نهایت بتواند تصمیم با حال بگیرد و بترکاند و یادش نرود که دور برگردون هم ندارد .

آقای دکتر استاد بزرگوار چطوری آمار رشد اقتصادی در سال ۹۱ ، ۰.۵ درصد مثبت اعلام می شود و بعد از مدتی این عدد به ۵.۴ منفی تغییر می کند . البته به قول دکتر ظریف که در توئیت با دختر خانم نانسی پلوسی در خصوص انکار هلو کاست می نویسد : (آن مرد رفت.) بعد از رفتن آن مرد امکان دارد سطح آب دریاها کمی کاهش پیدا کند ولی مطمئنا همیشه آبی برای اضافه کردن و کم کردن به آمار وجود خواهد داشت .

آقای دکتر! آدم بزرگای اقتصادی دنیا با صنعتی پیشرفته و اقتصادی پویا خودشان را دور از جان شما می کشند که رشد اقتصادیشان ۱% رشد کند . ولی با هنر مدیران آمار بلد ما به راحتی رشد اقتصادی از ۵.۴ منفی به ۰.۵ مثبت می رسد . نه تنها خودمان را نکشتیم بلکه هیچ کشی را هم کش نیاوردیم وتنها با اضافه کردن مقداری آب به امار چنین رشد اقتصادی حیرت برانگیزی پیدا نمودیم .

یکی دیگر از دکترها که نماینده ی مجلس هم هست گفته :از سال ۸۴ تا ۹۲ به ازاء هر یک درصد رشد اقتصادی در هر سال ۲۲.۸ میلیارد دلار هزینه شده است . لذا با یک حساب سر انگشتی که حتما نیاز به یک ابررایانه ی محاسبه گر دارد در کمتر از شش ماه ۱۳۸.۸ میلیارد دلار هزینه شده است تا رشد اقتصادی از ۵.۴ درصد منفی به ۰.۵ درصد مثبت برسد. توجه کنید که درآمد حاصل از فروش نفت ۷۰ میلیارد دلار است. لذاضروریست مقدار متنابهی آب به نفت اضافه کنیم تا معادله توازن پیدا کند.موضوع محلولیت آب در نفت هم آقایان مهندسین شیمی حل می کنند.

خلاصه اینکه آب مایع حیات در ادبیات این مرزو بوم جایگاه رفیعی دارد و امکان سیرآب کردن هر موضوع سیاسی ، اقتصادی ،فنی ، اجتماعی و … را دارد می گی نه ببین:

تو برزیل بلیط اتوبوس گران شد ، مردم ریختن تو خیابان ها با رقص و پایکوبی خانم رئیس جمهور راشرمنده کردند. تو ایران در عرض ۳ ما همه جنس ها بیش از ۳ برابر گران شدند آب از آب تکان نخورد.یعنی هیچ اتفاقی نیفتاد.گفتند دولت هر سال ۲.۵ میلیون شغل ایجاد کرده آب از چک و چونه جوان های بیکار سرازیر شد.بعد مشخص شد تنها چهارده پانزده هزار شغل بیشتر ایجاد نشده است و به قول علما آقایون آب به زیر هشتن و مردم را … حکایت بگم بگم راه انداختن “آب در چشم نداشتن” همه چیز گفتند و بردند.آب رو گل آلود کردن. دلار در عرض ۲ ماه از هزارتومان رسید به چهار هزار تومان که کسری صندوق پر شود بعد رسید به ۳۰۰۰ تومان . آب زیر پوست خیلی ها رفت و در طی هشت سال متمول شدند.اقتصاد دان ها نوشتند که این ره که تو می روی به ترکستان است ولی “آب در هاون کوبیدن”.تعداد زیادی از وزرا حتی حین ماموریت عزل شدند چون آب شان با آن مرد به یک جوی نمی رفت و ۱۶ میلیارد تومان دادن به دانشگاه خودشان چون حق آب و گل داشتند.خلاصه حالا که آب ها از آسیاب افتاده و دوستان عدالت محور رفتند اجازه بدهیدتعریف جدید و پست مدرنی از علم آمار ارائه نماییم:

“آمار علم عذاب دادن اعداد به منظور دریافت اطلاعات مورد نظر رئیس بالا دستی است”

نویسنده: محسن ارفاق