خانم معصومه سلطانی یکی از زنان پرتلاش و بی ادعای سرزمین ماست که در دوران هشت سال دفاع مقدس برای کمک به رزمندگان و جبهه حق بدون هیچ چشم داشتی تلاش کرد. شرح گفت و گوی ما با این مادر بزرگوار را در ادامه می خوانید.
خانم معصومه سلطانی یکی از زنان پرتلاش و بی ادعای سرزمین ماست که در دوران هشت سال دفاع مقدس برای کمک به رزمندگان و جبهه حق بدون هیچ چشمداشتی تلاش کرد.
به گزارش صدای زرند، تعدادی از خبرنگاران کرمان با حضور در منزل این بانوی تلاشگر با وی به گفت و گو نشستند. شرح گفت و گوی ما با این مادر بزرگوار را در ادامه می خوانید:
من متولد ۱۳۰۶ و اصالتا اهل یکی از روستاهای شهرستان زرند هستم و ۶ فرزند(سه دختر و سه پسر) دارم.
در روزهای مبارزات انقلاب در جلسات و برنامه ها شرکت می کردیم و با وجود همه ناسزاهایی که می شنیدیم و حتی برخی سنگ به ما می زدند، کارمان را انجام می دادیم و دست نمی کشیدیم.
مخالفان، به ما می گفتند که رشوه می گیریم و این کارها را انجام می دهیم، اما ما از هدفمان دست بر نداشتیم و امروز نیز در راهپیمایی های ۲۲ بهمن و … زمانی که توان داشته باشم، شرکت می کنم.
زمانی که پیروزی انقلاب را اعلام کردند، ما در در میان بارش برف در مسجد امام حضور داشتیم و با اعلام این خبر به خانه هایمان رفتیم.
زمانی که جنگ شروع شد و اعلام کردند که برای کمک به رزمندگان و جبهه هر کس هر چه می تواند به مسجد جامع بیاورد، من نیز به همراه دیگر خانم ها برای کمک و انجام کارهایی که از دستمان بر می آمد رفتم.
مدت سه سال هر روز صبح تا شب در مسجد جامع کرمان حضور داشتم و همه این مسیر را از خانه خودمان در (خیابان جهاد کنونی) تا مسجد پیاده می رفتم و می آمدم.
در آن زمان توسط افراد مختلف مکان های متعددی برای جمع آوری کمک ها و انجام کارها برای ارسال به جبهه در نظر گرفته شده بود که بعضی از خانم ها لباس می بافتند، تعدادی خیاطی می کردند و گروهی شیرینی می پختند.
کارها پراکنده بود و من پیشنهاد دادم که هر کاری را یک باره و کامل انجام بدهیم که در یکی از ستاد ها(منزل آقای نمازیان) گروهی آبلیمو می گرفتند و هر روز یک ماشین پر از کارتن های آبلیمو به سمت جبهه فرستاده می شد و در پاییز مربای به می پختیم و ارسال می کردیم.
برای آن همه مربا ظرف نداشتیم و آن زمان به تعدادی از مدیران مدارس گفتند که به دانش آموزان اعلام کنند شیشه هایی که در خانه هایشان دارند، بیاروند و به این ترتیب ظرف برای مرباها نیز تهیه شد.
زمانی که فصل محصولات می شد، خانم ها حتی ترشی درست می کردند و به جبهه می فرستادند و حتی در زمستان داروهای گیاهی را نیز بسته بندی و ارسال می کردیم و همچنین کشمش، پسته، نان، خرما و … از دیگر محصولاتی بود که به جبهه می فرستادیم.
یکی از پسرهایم زمان سربازی اش را در جبهه کردستان خدمت کرده و دو سال از او خبر نداشتیم و “حمید جاویدان” نیز نوه من هست که هشت سال و نیم اسیر بود.
زمانی که اسیر شد تا دو سال از او خبر نداشتیم و مواقعی که صلیب سرخ اسامی اسراء را اعلام می کرد، یک نفر در بندرعباس از رادیو اسم نوه من را می شنود و بعد از آن تماس گرفته و خبر را به خانواده می دهد و همزمان با آزادی دومین کاروان اسراء نوه من هم آزاد شد.
تا آخر جنگ به هر روشی کار کردیم و خدا رو شکر می کنم که توانستم برای انقلاب و شهداء کار کنم.
هیچ چیزی بابت این کارها نگرفته ام. یک بار سردار سلیمانی و یک بار مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس استان کرمان با لوح از من تجلیل کرده اند.
زن و مردِ استان کرمان به جبهه کمک کردند و بچه هایشان را فرستادند و هر چه داشتند به جبهه برای کمک به جبهه بخشیدند.
من هشت سال برای جبهه کار کردم و زمانی که چهار سال از جنگ گذشته بود، یک هفته هم به همراه تعدادی از خانم ها به جبهه و خط مقدم رفتیم.
من دو مرتبه به دیدار امام خمینی(ره) در قم و تهران رفته ام و زمان رحلت ایشان، برای حضور در تشییع جنازه ایشان با پیکان پسرم به تهران رفتیم.
انتهای پیام/
ایسنا
رییس حوزه قضایی شهرستان زرند با اعلام آمادگی دستگاه قضایی برای کمک به تحقق عملی شعار سال، بررسی میدانی از بنگاه های تولیدی جهت احصا و حل موانع تولید و نیز افزایش نظارت بر بازار را از مهمترین برنامه های دادگستری در سال جاری دانست.
ریاست محترم دامپزشکی زرند از آغاز واکسیناسیون دامهای سبک این شهرستان علیه بیماری طاعون نشخوارکنندگان کوچک خبر داد.
تدوین اولین استاندارد آموزشی اطفای حریق در قطار با همکاری سازمان آتش نشانی ،فنی و حرفه ای و راه آهن شهرستان زرند به انجام رسید
معاون سیاسی اجتماعی فرماندار زرند از رونمایی تقویم جشنواره های سال ۱۴۰۳ شهرستان زرند در عید سعید فطر خبر داد.
ارسال دیدگاه
قوانین ارسال نظر