نامه ­ای سرگشاده به نماینده شهرستان زرند و کوهبنان

بهتر نیست سازمانی تحت عنوان ایمنی معادن در استان ایجاد شود تا این سازمان به صورت مجزا مدیریت ایمنی معادن را برعهده داشته باشد تا دیگر، کارگران معدن قربانی طماعی مدیران خود نشوند.

SedayeZarand.IRباسلام و خسته نباشید خدمت نماینده محترم شهرستان زرند و کوهبنان

نمی­دانم چرا محتوای این نامه سرگشاده را برای شما می­ نویسم. شاید به خاطر اینکه دیواری از شما کوتاه ­تر ندیدم و می دانم که حجب و حیایی که در شما وجود دارد، -مثل بعضی آقایان که با کوچکترین نوشته­ ای که بوی انتقاد از آن به مشام رسد، باید اجباراً پله ­های بزرگترین ساختمان میدان فردوسی زرند را بالا و پایین روی- دلیل بر نوشتن این نامه شده است.

جناب آقای دکتر امیری خود شما بهتر می ­دانید امروز احداث کارخانجات زرند حکم خنثی کردن “بمب بیکاری” بود. که در صورت ترکیدن آن ترکش­ هایی از جنس فساد اخلاقی، اعتیاد، ناامنی و… دامن گیر شهرستان زرند و کوهبنان می ­شد. اما جهازی که امروز، همین کارخانجات را سراپا نگه داشته وجود زغال سنگ است و در این میان کسی به فکر ترکیدن “بمب بی مسئولیتی” در این معادن نیست! همین امروز، ۳ نفر از همین کارگران زحمت­کش را در آرامستان روستای گیسک دفن کردیم. اگر چه از امروز این جوانان عزیز چهره در نقاب خاک کشیدند اما هنوز هزاران نفر از همین جوانان در دل زمین مشغول به کار هستند.

معادنی که صدها متر در دل کوه­های پابدانا، کیان شهر و کوهبنان پذیرای جوانانی ­است که بارها و بارها شما را برترین گزینه برای خود در پارلمان انتخاب کرده­اند. همین شادروان حسین محمدی در ستاد شما چه بالا و پایین ­ها که نشد؛ چرا که معتقد بود دکتر امیری بهترین حامی کارگران معدن است. اما امروز حسین نیست اما این حامی، هنوز هست. امروز باید قبول کرد که نظارت در معادن خیلی ضعیف است اگرچه دادستان شهرستان زرند جناب آقای میرزابیگی با تاکید بر افزایش بازرسی‌ها در معادن گفته بودند: از این پس مقرر شده، بازرسان اداره کار به طور منظم از معادن و کارخانجات مختلف، ضمن بازدید گزارش‌های مربوط به ایمنی و بهداشت در معادن را به دادسرای عمومی و انقلاب گزارش کنند. (کارگر نیوز)

جناب آقای امیری شما در چهلمین روز درگذشت جان باختگان معدن چشمه پودنه بر ضرورت توجه اساسی به ایمنی معادن و سلامت کارگران تأکید کرده بودید.

شما یادآور شدید: در ملاقاتی با وزیر صنعت، معدن و تجارت چند مسئله را مطرح کردید و وی قول مساعد داد.

جناب امیری گفتید: طی چند سال اخیر حوادث ناگواری در معادن زغال‌سنگ منطقه روی داده و موجب جان باختن شماری از کارگران شده و خانواده‌هایی را داغدار کرده است.

‌شما عنوان کردید: در ملاقاتی با وزیر‌ صنعت‌، معدن و تجارت با اشاره به اهمیت موضوع و اینکه معادن زغال‌سنگ شهرستان‌های زرند و کوهبنان حادثه‌خیز هستند درخواست کردید تا‌ برنامه‌ای برای افزایش ضریب ایمنی در معادن داشته باشند.

شما بیان کردید: امیدواریم دولت جدید گام‌های ارزشمندی در راستای ایمنی معادن و سلامت کارگران بردارد‌.

جناب امیری کارنامه آن ملاقات ­ها و پی­گیری ها چه شد؟ آیا می توانم به خودم اجازه دهم، بگویم: که نمرات ریز و درشت آن تلاش­ ها و آزمون مدیران زیربط ۳مردودی در همین معدن چشمه پودنه داشت، دلیلش همین کشتگان اخیر هستند.

آقای امیری بگذارید یک چیز را رک بگویم: تا موقعی مدیریت ایمنی با خود بهره ­بردار باشد شما از کشته ­ها پشته­ ها خواهید دید. یکی از نیروهای همین معادن بیان می ­کند خیلی مواقع ایمنی نظر منفی درباره­ ی کار در فلان کارگاه یا دویل (دویل، معدنی کوچکی است که از داخل تونل به طرف بالا حفر می شود و هدف از حفر آن تهویه تونل ­ها احداث کارگاه استخراج احداث راه عبور برای افراد و حمل و… است ) دارد؛ اما مدیریت معدن برای اینکه نورم زغال دهیش کم نشود، اصلاً توجهی ندارد و آنها نیز نمی­ توانند پا فشاری زیاد بکنند چرا که خود نیروی بهره­ برداری هستند که هدفش خلاصه شده در تولید و متعاقب آن افزایش سود است. در بعضی مواقع ایمن­ کارانی که در کار خود جدی و با وجدان باشند یا اخراج می شوند و یا آن­ها را با کارگران استخراج جابجا می­ کنند.

محمد محمدی یکی از کارگران بازنشسته همین معدن می­ گوید: معادن در زمان ما این قدر کشته نمی­ داد و اگر حادثه ­ای اتفاق می­ افتاد بیشتر به خاطر ریزش معدن بود و یا بی­ احتیاطی خود معدن­کار، ما اصلاً نمی ­فهمیدیم گاز گرفتن یعنی چه تا برسد به اینکه بگویند انفجار در اثر گاز، تنها می دانستیم گازی به نام متان هم در این معادن هست. اگر ایمنی مجوز کار در کارگاه یا دویل را نمی­ داد کار کاملاً تعطیل می­ شود. مدیر معدن نیز تابع ایمنی بود. او می­ گوید: برعکس حالا که ایمنی تابع مدیر کارگاه است.

جناب دکتر نگویید این حرف منطقی نیست؛ چرا که اگر حادثه ­ای اتفاق بیفتد خود مدیریت هم پایش گیر است؟؟ نشان به همان نشان که بعضی از معادن ما “دستگاه گاز سنج” ندارند!!!! انفجار و کشته شدن ۳معدن­کار اخیر خود دلیل متقن است؛ حال معدن باب نیزو، پابدانا، تونل ۴ و… مصدری ۷۰من است.

آقای دکتر اگر باور ندارید به کارگران معدن مراجعه کنید تا پاسخ را روشن تر دریافت کنید؛ به شرط آنکه به شما اطمینان کنند که نشان آن­ها را به مدیران نمی­دهید؛ چرا که مدیران با کوچکترین حرف یا انتقاد کارگران؛ آن­ها را اخراج می­ کنند!!!؛ آدم یاد داستان الیورتوئیست نوشته چالزدیکنز می ­افتد. در نواخانه و رفتار آقای بامبل با بچه­ های یتیم. انشاءا… که این داستان را خوانده باشید. اما کارگران معدن یتیم نیستند؛ شما ثابت کنید که امثال آقای بامبل جایگاهی در این سیستم ندارند. امروز یکی از دوستان تعریف می­ کرد؛ یکی از جانباختگان ۲ ساعت قبل از حادثه گفته بود؛ چند روزی است که زن و بچه­ های من با نان و آبمیوه نهار و شام می ­خورند!!!

جناب آقای دکترامیری؛ ۹۰درصد کشته شدگان معادن ما در اثر انفجار بوده؛ که حاصل جمع شدن گاز متان است. پس باید قبول کرد گازسنجی در معادن حاصل جمعش به صفر نزدیکتر است. بهتر نیست سازمانی تحت عنوان ایمنی معادن در استان ایجاد شود تا این سازمان به صورت مجزا مدیریت ایمنی معادن را برعهده داشته باشد تا دیگر، کارگران معدن قربانی طماعی مدیران خود نشوند. آیا می دانید از راحت­ ترین کارهای معدن همین کار ایمنی است که برای آن به قولی، دست و پا می­ شکنند. طالب زیاد دارد و بعضی مواقع چشم روشنی ­ها به کار در این قسمت گماشته می شوند، به خاطر همین امر، نیروی ایمنی همان خطی را مجبورند بخوانند که آن­ها می­ کشند.

امروز که شما دغدغه ­ی تولید زغال­سنگ به میزان ۲میلیون تن در سال را دارید، بهتر است دغدغه کارگران خط مقدم استخراج زغال را نیز مدنظر داشته باشید. هرچند که تا به حال ثابت کرده ­اید این چنین است؛ چرا که کلید حل ۲میلیون تن زغال­سنگ در دستان همین کارگرانی­ست که در معادلات سود و زیان اربابان معادن به حساب نمی­ آیند. نشان به همان نشان که امروز در چشمان همکاران رضا صادقی، حسین اسلامی و حسین محمدی می­شد “یک دنیای غم را که می­غلتید”، دید.

ایام عزت مستدام

حسن ضیاءالدینی   

جمعه؛ مورخ ۲اسفند ۱۳۹۲