چرا در “شهرستان زرند” مقام فرمانداری جذابیت ندارد؟

مطلبی که می خوانید یادداشتی است که توسط یکی از شهروندان زرند نوشته شده است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. کاربران سایت صدای زرند می توانند با ارسال یادداشت ها و نظرات خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.

چند روز پیش مراسم پخت دیگ آش نذری در منزل بود. طبق روال همیشه آشنایان جمع و دوستان در حال صرف آش، به چند نفر از دوستان گفتم: فلان شخص حاضر در مراسم، فلان کس فرماندار است. اصلاً توجهی نکردند؛ انگار که این حرف هیچ جذابیتی برایشان نداشت؛ این نوع کنش و واکنش ها برای خیلی از مردم این شهر تکرار مکررات است.

81119445-5619600

انگار در زرند مقام فرماندار یک شغل معمولی  محسوب می شود که برای کسی در نظر می گیرند. این در حالیست که در اکثر شهرها فرمانداران در دید مردم از یک جایگاه بالایی برخوردارهستند و این امر به بعضی افراد که به نحوی با آن شخص نزدیکی دارند، تسری می یابد. جذابیت فرماندار در زرند تنها در رسانه ها خودنمایی می کند وگرنه مردم کوچه و بازار سر و دماغ چشیدن این جذابیت ها را ندارند.

اگر بخواهیم ریشه های این موضوع را بررسی کنیم باید به نوستالژی این مقام در شهرستان زرند نظر بیفکنیم. اگر به عملکرد این شخصیت اجرایی در شهرستان زرند در همین چند سال اخیر نگاه کنیم؛ می فهمیم لااقل در افکار مردم این شهر فرمانداران نتوانسته اند آن طور که باید و شاید در نگاه تیز بین شهروندان واحدهای مردم داری را از کلاس حقوق دولت ـ ملت پاس کنند، تا این ولی نعمتان خود را با تصمیمات منطقی راضی نگه دارند.

گرچه نباید این موضوع را فراموش کرد از آنجا که فرمانداردر هر شهری بالاترین شخص اجرایی می باشد، تخطی مجموعه تحت مدیریت این نماینده عالی دولت همیشه به حساب این شخص نوشته می شود. بارزترین این موضوع در گفتارسعدی خوش می نمایاند: گنه کرد در بلخ آهنگری     به شوشتر زدند گردن مسگری.

در زمان فرمانداران گذشته هر اتفاق ناگواری رخ عیان می کرد و کسی را نمی توانستند متهم کنند؛ قطعاً این فرماندار بود که یک پای اتهام بود. اگر در قضایای گذشته این شهر رصدی بیندازیم این موضوع بهتر عیان می شود. برخورد فیزیکی با یکی از سیاسیون و یا کم کاری در ارائه خدمات شهری، شاید از شاخص ترین آنها باشد.

البته خیلی از اتفاقات هم بود که موجب رنجش مردم از مدیران دولتی وقت شد؛ یکی آمد و درباره زلزله سال  ۸۳ آن قضاوت عجولانه را کرد و این شهر از بسیاری کمک ها که می توانست صرف بازسازی این شهرستان شود محروم کرد؛ اگر شما سری به روستاها اطراف شهر بیندازید این مسئله بهتر خودنمایی می کند.

دیگری که آمد از همان روز اول فکر و ذکرش را بر تصفیه از رقیبان قرار داد. روایت که از جناب خنجری و جناب حسن زاده و چند نفری دیگر را که در فرمانداری از خط و نشان برجسته تری برخوردار بودند. از داستان های عبرت آموز است.

آن دیگری که آمد، آن قدر مغرور به کارخود بود؛ که معتقد بود همه چیز در شهرستان گل و بلبل است.

واقعیت آن است، اشخاصی که در مقام فرماندار ظهور و بروز یافتند همیشه زیر سایه لایه های زیرین مدیریت ‍بوده اند و خودشان نتوانسته اند و یا نخواسته اند آن طور که مردم از آنها توقع دارند فرمانداری کنند.

نباید از این مسئله دور بود که مشاوران این آقایان بیشترین ضربات را بر پیکر مدیریت آنها وارد کردند؛ چون افرادی بودند که به قولی بادمجان دور قاب چین بودند که همیشه از ترس اینکه فرماندار ناخوش شود جو را آن طور ترسیم می کردند که می اندیشیدند فرماندار وقت، خوشش می آید. اگر فرمانداران وقت یک کمی با مشاوران منطقی شور می کردند، امروز قطعاً کارنامه ای موفق تر داشتند.

نماینده ارشد دولت ها در شهرستان زرند؛ در اکثر مراسمات رسمی وغیر رسمی پا در رکاب بودند، ولی محبوب نبودند؛ چرا که مردم از فرماندار خود توقع دارند در همان اتاق های تو در توی فرمانداری بنشیند و به رتق وفتق امور بیندیشد و راهکارهایی برای حل مشکلات شهر بیندیشد واگر حضور در این مراسمات دارند بدانند که حضورشان گره از کار شهروندان باز می کند؛ درغیر این صورت قطعاً “کاریزمای” برای مردم نخواهند داشت.

از نگاه خیلی از مردم کسی که در تمام جلسات و کارگره ها شرکت می کند و به قولی همیشه در بین مردم است نمی تواند انسان با برنامه ای باشد وتصمیماتش خلق الساعه می باشد و اثرات این تصمیمات خود باری مضاعف بر دوش مردم خواهد بود.

دوستی تعریف می کرد. بخشدار سابق یکی از مناطق شهر زرند تنها هنرش این بود که در مراسم ختم مرحومین آن بخش شرکت می کرد. این در حالی بود که صدها کار مدیریت نشده بر روی زندگی مردم تلمبار شده بود و در آخر نتیجه گرفت: بخشدار محترم خیلی فرد بی برنامه ای برای بخش بود!!!

گرچه عدم حضور شخص فرماندار در جلسه تودیع و معارفه جناب مهندس متصدی زاده زرندی برای تصدی بر مجتمع کک سازی و پالایش قطران زرند سوء برداشت هایی را به همراه داشته و مخالفت فرمانداری با حضور این مدیر “موفق بومی” از شایعات دهان به دهان می باشد. شاید حضور معاون فرماندار جناب آقای صادق زاده در این معارفه خود نشان دهنده داشتن هدف منطقی جناب آقای خنجری می باشد تا به جای شرکت کردن در جلسات این چنینی به برنامه های ضروری نگاه ویژه ای داشته باشد تا بتوان با موفقیت گام به گام در شهرستان زرند، نگاه ه زرندی ها را به فرمانداری تغییر دهد.

مسئولان نمی تواند خودشان را خارج از زاویه نگاه مردم قرار دهند. آنها می بینند و لمس می کنند و در آخر نتیجه می گیرند. سرنوشت “در گذشت” حوادث سیاسی شهرستان زرند موید این مطلب است که فرمانداران در این شهر جذاب نیستند. بزرگترین سنگ نشان آن را باید در رای نیاوردن تعدادی از این افراد در انتخابات مجلس دید.

فرمانداری می تواند برای مردم زرند جذاب باشد که طرحی نو در اندازد؛ رسیدگی کردن به کارهای روزمره در فرمانداری یک کار روتین می باشد. هنر فرماندار آنجا می تواند خود نمایی کند که یک قدم اساسی برای حل مشکلات شهر بردارد. مثلاً: ایجاد فاضلاب شهری تا شهروند زرندی دیگر قربانی فروکش کردن و کشته شدن جوانان در چاه خانه های این شهر نباشد. و فروش آب تصفیه آن یک درآمد مطمئن برای شهر ایجاد کند و صنعت نیز در این شهر مجبور به بلعیدن آب شرب و کشاورزی نشود.

یکی دیگر از آفاتی که همیشه مقام فرمانداری را از جذابیت انداخته، نگاه جناحی داشتن به مسائل شهر است. درشهر زرند چه انسانهایی که با داشتن توان مدیریت بالا فقط به خاطر خط و نشان سیاسی زیر تیغ تصفیه رفته اند و تمام این بی تدبیریها خواه یا ناخواه از چشم فرماندار دیده می شود.

 وبلاگ شخصی حسن ضیاءالدینی