آنها که از یک فاجعه جک می‌سازند

حالا دیگر تقریبا همه مردم ایران می دانند که ۱۸ فروردین امسال، دو نوجوان ۱۴ و ۱۵ ساله ایرانی در بازگشت از سفر عمره ، از سوی دو مامور فرودگاه جده مورد تعرض قرار گرفتند. این خبر ابتدا از سوی رئیس مرکز پزشکی جمعیت هلال اعلام شد و سپس همان مسئول آن را تکذیب کرد اما زیاد نگذشت که حسن قشقاوی،‌معاون وزیر امور خارجه این اقدام ناگوار را تایید کرد.

jadehn00025306-bپیگیری های رسانه ای اما موضوع را کاملاً شفاف کرد و سرانجام معلوم شد که دو نوجوان ایرانی مورد تعرض قرار گرفته اند.

 

صدای زرند: در این میان مسئولان، رسانه ها و مردم ، هر یک بسته به جایگاه شان واکنش هایی نشان دادند که به نظر می رسد برخی از آنها قابل نقد است برای مثال:

 

نقد اول، مردم: انگار دیگر یک رسم شده است پس از هر فاجعه ای، چه اسیدپاشی باشد و چه تجاوز و چه قتل، جوک هایی در فضای مجازی ساخته می شود و اصل حادثه یا قربانیان آن را به تمسخر می گیرد و حساسیت عمومی نسبت به آن را کاهش می دهد.

 

متاسفانه اما با این که خیلی از مردم، ساعت های زیادی از زندگی شان را صرف دور دور کردن میان جوک ها و عاشقانه های منتشر شده از طریق نرم افزارهای فضای مجازی می کنند ،حاضر نیستند وقتی را برای مطالعه مطلبی علمی درباره تاثیر روانی جوک هایی که می خوانند، صرف کنند.

 

به همین خاطر است که بیشتر مردم نمی دانند از دیدگاه روانشناسی شناختی رفتاری، چگونه ساختن جوک هایی برای تحقیر خودمان و هموطنان مان، ناخودآگاه باورهای مرکزی و الگوهای رفتاری ما و فرزندان مان را طوری تغییر می دهد که نسل های بعدی، به مرور زمان عرق ملی شان را از دست بدهند و هیچ احساس تعصب و احترامی نسبت به ملیت شان، سرزمین شان، شرف شان و هموطنان شان نداشته باشند.

 

جوک هایی که ترک ها، لرها، گیلکی ها، مازنی ها، کردها، شیرازی ها و اعراب کشورمان را دست می اندازند، جوک هایی با « فقط باید ایرانی باشی تا …. » شروع می شوند و حس ناکارآمدی و بی ارزشی ایرانی ها را به مخاطب القا می کنند و سرانجام جوک هایی که فجایع اجتماعی مثل اسیدپاشی را سوژه می کنند، مسلماً فقط با هدف شاد کردن مردم ساخته نمی شوند و حتی اگر ساده لوحانه بگوییم که فقط با هدف خنداندن ساخته شده باشند، باید از خودمان سوال کنیم این خنده ، به چه بهایی است؟

 

خبر تعرض به دو نوجوان ایرانی در فرودگاه جده نیز از این قاعده مستثنی نیست و با گذشت تقریباً یک هفته از رسانه ای شدن آن، حالا سیلی از جوک ها درباره این دو نفر و سایر حجاج با زشت ترین الفاظ در فضای مجازی دست به دست می شوند که هدف سازندگان اصلی آنها ، مسلما تحقیر مردم کشورمان است همانطور که هدف ماموران سعودی در فرودگاه جده هم همین بوده و بنابر این زشتی رفتار آنها بسیار مشابه هم است.

 

دردناک تر این است که انتشاردهندگان بی خبر جوک هایی از این دست، به این نکته فکر نکرده اند که بی شک متن های به خیال خودشان با مزه، ممکن است به دست خانواده های آن دو نوجوان و حتی خودشان برسد و در این صورت آنها، پس از خواندن شوخی هایی تحقیر آمیز، چه احساسی دارند نسبت به جامعه ای که ذره ای با آنها احساس همدردی نداشته و تجربه دردناک و رنج آور، آینده تباه شده و آبرو و عزت نفس از دست رفته شان را به سخره گرفته است.

 

نقد دوم، رسانه ها : آیا رسانه ها در این ماجرا امتحان شان را به درستی پس دادند ؟ گروهی، آری و گروهی، نه. آنها که اخبار را بی کم و کاست و از همه جوانب بدون سوگیری منتشر کردند طبیعتا به وظیفه حرفه ای شان عمل کردند اما در این میان کسانی هم فقط به افزایش مخاطبان شان فکر کردند، اخباری دروغ مانند خبر خودکشی یکی از دو نوجوان را منتشر کردند یا اصل ماجرا را منکر شدند و نوشتند که هیچ اتفاقی در فرودگاه جده نیفتاده است !

 

شماری دیگرهم وارد حریم هایی شدند که اخلاق حرفه ای آن را مجاز نمی داند برای نمونه گروهی از رسانه ها شماره پرواز و نام کاروانی که قربانی ها در آن بودند منتشر کردند و حتی برخی سعی کردند دو نوجوان آسیب دیده را به مردم معرفی کنند که این رفتار ثابت می کرد آینده قربانی ها، برایشان ارزش و اهمیتی نداشته است و فراموش کرده اند که آنها هموطن شان هستند، حقوقی انسانی دارند، سرنوشت شان اهمیت دارد و قرار است در سال های آینده نیز با این داغ رسوایی، میان مردم همین کشور زندگی کنند.

 

نقد سوم، مسئولان : جام جم آنلاین جزو نخستین رسانه هایی بود که ماجرای این دو نوجوان را به سرعت پیگیری کرد اما مسئولان در سازمان حج و زیارت و وزارت امور خارجه برای شفاف سازی این مساله پاسخ ندادند.

 

مدیر رسانه ای دیگر نیز در بخشی از سازمان حج و زیارت در گفتگو با ما ابراز کرد که سازمان، اطلاعیه ای در این باره منتشر خواهد کرد اما هیچ مدیری حاضر نیست در این باره مستقیماً با شما گفتگو کند. رئیس مرکز پزشکی هلال احمر نیز که در ابتدا این خبر را تایید کرده بود و سپس نقل قولش را تکذیب کرد با وجود تماس های فراوان جام جم آنلاین حاضر به پاسخگویی نشد.

 

کم کاری مسئولان در این حادثه اما، فقط محدود به بی پاسخ گذاشتن رسانه ها یا گزینش سلیقه ای یا سیاسی برخی رسانه های داخل برای خبررسانی نیست. موضع گیری های آنها نیز در این جریان غیر حرفه ای و نادرست بود.از نمونه های این اشتباهات باید به گفته های حسن قشقاوی، معاون کنسولی، امور مجلس و ایرانیان وزارت امور خارجه در نخستین اخبار پس از آشکار شدن حادثه اشاره کرد.

 

قشقاوی در گفتگو با رسانه ها پس از افشای تعرض به دو نوجوان ایرانی این عمل را « شبه تجاوز » خواند حال آن که ابداع چنین کلمه ای، لزومی نداشت و با توجه به اصل حادثه و شرح آنچه رخ داده از سوی قربانی ها و خانواده های شان، بی معناست.

 

از سوی دیگر حتی لمس بدن کودک یا نوجوان با هدف لذت جنسی از سوی بزرگسال، تجاوز محسوب می شود بنابر این چرا مسئولی باید حادثه پیش آمده را که بیشتر از این تعریف بوده، شبه تجاوز بخواند ؟

 

نکته دیگر این است که هر سال حدود یک میلیون نفر ایرانی در قالب سفر حج یا عمره به عربستان می روند. آنها مسافران بسیار پرسودی برای دولت آل سعود هستند و هر سال با سفرهای شان میلیاردها دلار سود به جیب این حکومت می ریزند و علاوه بر آن سفرهای مردم مان هزاران فرصت شغلی نیز برای این کشور به ارمغان آورده است و خلاصه آن که ایرانی ها آنقدر پول نفت مان را در بازارهای مکاره اش خرج کرده اند که اعراب بیگانه فهمیده اند مردم مان از همه ملل بیشتر مشتری شان می شوند و می توانند هر بنجلی، حتی مهر و تسبیح های چینی را به نام سوغات عربستان به ایرانی ها بفروشند.

 

دولت آل سعود اما حرمت این مهمانان پرسود را نگه نمی دارد و به روش های مختلف به آنها توهین می کند، برای نمونه دقیقا پیش از این حادثه، عربستان به بهانه های واهی تا مدتی صدور روادید برای ایرانیان را متوقف کرده بود و پس از افشای ماجرای تجاوز نیز ، گستاخانه تر رفتار کرد و به هواپیمای زائران ایرانی اجازه فرود نداد و آن را به کشورمان برگرداند.

 

حرمت شکنی های آل سعود البته تازگی ندارد، ایرانی ها هرگز فاجعه دردناک کشتار زائران ایرانی در مراسم برائت از مشرکان در نهم مرداد سال ۱۳۶۶ فراموش نمی کنند، همان حادثه ای که باعث شد از سال ۱۳۶۷ تا ۱۳۶۹ اعزام زائران ایرانی به حج متوقف شود و در سال ۱۳۷۰ وقتی اعراب بیگانه، ملزم به رعایت ادب در برابر مردم کشورمان شدند، از سر گرفته شد؛ ادبی که حالا به نظر می رسد بار دیگر از یادشان رفته است.

 

همچنین عربستان از ۹ ماه پیش سفیری به ایران اعزام نکرده که این رفتار نیز از دیدگاه دیپلماتیک، توهین به کشورمان محسوب می شود و ایران حتی برای ابراز نارضایتی از حادثه ای که برای دو نوجوان ایرانی رخ داده، کاردار آن را فراخواند. با همه این اوصاف به نظرتان، آیا بهتر نیست سفر مستحبی عمره تا زمانی که عربستان احترام به منزلت و جایگاه ایرانیان را نیاموخته است ، برای مدتی متوقف یا دستکم محدود شود؟ این خواسته حتی مراجع عظام تقلید هم هست.

 

 

انتهای پیام/